ضنفررستوران میزنه، رو درش می‌نویسه: وقت ناهار تعطیل است
غضنفر میمیره، عکسشو نداشتند بذارن رو قبرش، تا گردن دفنش می‌کنند
زن: مرد چرا کولر نمی خری ؟ غضنفر: به درد نمی خوره اونایی هم که دارن گذاشتن روپشت بوم
به غضنفر میگن این خیابون کجا میره ؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره
پیغام گیر معتاده: هشتم ولی خشتم
غضنفر به تاکسی میگه آقا چند میگیری منو برسونی به راه آهن؟ راننده میگه 1000 تومن غضنفر میپرسه واسه چمدونام چند میگیری؟راننده میگه هیچی. غضنفر میگه پس چمدونام رو ببر من هم اومدم.
یارو اسم بچه اش رو میزاره «اس ام اس» دوستاش میگن: این چه اسمیه برای بچت گذاشتی؟ میگه: چیه مگه! از پیام که با کلاس‌تره.
یارو می‌ره ساندویچی می‌گه آقا یه همبرگر بدین توش خیارشور نذارین فروشنده می‌گه آقا خیار شور نداریم می‌خوای گوجه نذارم!!
غضنفر میره بنگاه معاملات ملکی. بهش میگن ما یه خونه داریم کنار راه آهنه سر و صداش زیاده ولی بعد از یه هفته عادت میکنی. غضنفر میگه ایرادی نداره! این یه هفته رو میرم خونه ی داداشم
غضنفر با خدا قهر می کنه، صبح که از خونش میاد بیرون میگه: به امید بعضی ها‎!
!
یه پیرزنه داشته از مکه بر میگشته تو ساکش مشروب پیدا میکنند بهش میگن حاج خانم چرا شما میگه من که حال نداشتم دور خونه خدا بدوم یک پیک میزدم خونه خدا دور سرم میچرخید
جهت جلوگیری از گران شدن تخم مرغ دولت به تمام خروس ها وام ازدواج میدهد
به غضنفر میگن : خسته نباشید ، میگه : حالا مثلا خسته باشم چه گوهی میخوای بخوری ؟
غضنفر میبینه رستوران بغلیش روی تابلو نوشته " خدا با ماست" ، غضنفر هم روی تابلوی رستورانش می نویسه " پیغمبر با نوشابه"
غضنفرا سفینه میسازند برن خورشید. بهشون میگن چقدر خرین ذوب میشین. میگن فکر اونجاشم کردیم، اگه طبق برنامه بریم شب میرسیم
غضنفر تلویزیون میخره بعد کنترلشو پس میاره به صاحب مغازه میگه بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد
پیامک غضنفر به دوست دخترش: مهم نیست که قشنگ نیستی قشنگ اینه که مهم نیستی.
به غضنفر می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم
غضنفر آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!
غضنفر رو بردن دادگاه قاضی مدام میگفت طبق ماده فلان به زندان طبق ماده فلان به شلاق و ماده فلان شما را به جریمه محکوم میکند غضنفر پرسید بین این همه ماده یه نره نیست به نفع من حکم کنه؟؟
غضنفر میره حج سروصورتش خونی میشه بهش میگن چه اتفاقی افتاده میگه پدر سوخته ها خیلی سنگ میزدن اما آخر تو نستم ببوسمش
تفکر عمیق غضنفر .. همیشه سعی کن مثل سنگ توالت انقدر بامردم روراست باشی که هر چی تو دلشونه برات بریزن بیرون
غضنفر می خواسته واسه دوستاش کلاس بذاره , زنگ می ز نه به دوستش میگه : من الان تو جلسه هستم بعدا باهات تماس می گیرم...
غضنفر میره قهوه خونه میگه یه فنجون قهوه چنده.طرف میگه 500 غضنفر میگه شکرش چنده ، یارومیگه مجانیه - غضنفر میگه پس 2 کیلو شکر بده.
نظرات شما عزیزان:
|